گاهی اوقات یک اشتباه،حتی یک اشتباه کوچک ممکنه سالها یا شاید تا ابد آدم رو مجبور به جبران مافات کنه.میتونه آدم رو آواره کنه.اینکه میگم چیز جدیدی نیست.همه شاید شنیده باشن اما «شنیدن کی بود مانند دیدن!»
چرا اعتماد به بعضی از دوستان که ممکنه باعث اشتباه بزرگی بشه رو با یک ساعت مشورت درست و به جا عوض میکنیم؟چرا گاهی یک عمر سرافکندگی رو ترجیح میدیم؟
شاید اگر یه کم بیشتر فکر میکردیم یا با چند نفر مشورت میکردیم یا هر پیشنهادی رو نمی پذیرفتیم ،وضع از اینی که هست بهتر میشد.
چرا با کوچکترین اتفاقی که رخ میده تصور میکنیم شانس بهمون رو آورده؟چرا فکر نمیکنیم شاید همش یه دام باشه؟آدم بدبینی نیستم اما میدونم خیلی از آدمها از به دام انداختن آدمهای دیگه لذت روانی میبرند.این رو باید قبول کرد.
عشق واقعا هنوزم هست یا فقط حرفشو می زنن
تو نظرت چیه ؟؟؟؟
سلام وبلاگ زیبایی داری موفق باشی کارت خیلی خوبه.. سر زدی مطالبم رو حتما بخون بد نیستن فکر می کنم
یا حق
سلام...
به نظر من هیچ کس نمی تونه اشتباه نکنه . پس آدم باید سعی کنه تا جایی که می تونه چشم و گوشش رو باز کنه ٬ سریع گول نخوره و همون طور که خودت گفتی مشورت با کسی که واقعا از ما خبره تر باشه
موفق و بدون اشتباه باشی
سلام عزیز
سلام
چرا؟
سلام عزیز